کلاس های نویسندگی چقدر به ما در نویسنده شدن کمک می کنند

 

هفته ای که گذشت تفاوت ها‌ی بسیاری برایم داشت. نه ازمنظرفرم بلکه صرفِ محتوا. ازهفته گذشته در کارگاهی شرکت کردم که هدف آن آموزش راه و روش نویسندگی به یک سری نویسنده تازه کار و یا حتاعلاقه مند به نویسندگی است . آنچه‌که جذاب و هیجان انگیز است این است که آدم ها برای نوشتن دورهم جمع شوند. اتفاقی که زمانی کمترین اهمیتی به آن داده نمی شد.
نوشتن یک مهارت ،یک هنر و گاهی حتا یک شغل محسوب می‌شود.هر چند که ارتباط تنگاتنگی به نگاه فردی آدم ها دارد.مثلن به شخصه نویسندگی را برای ارتقای شخصی و ذهنی و جهان بینی دوست دارم اینکه آدم به حَسب نوشتن بسیار باید بخواند، بسیار پژوهش و کلا در زندگیش با دقت بیشتری ببیند و بخواند چیزهایی هستند که نوشتن و انتخاب این مسیر را برایم دل انگیز می کند .

آنچه قرار بود از این کارگاه های روزانه عاید من شود یک سری تجربه بود.تجربهِ آدم هایی که این راه را قبلا پیموده اند. مثل کوه نوردی که در کوه پایه قرار دارد و لذت و سختی های صعود را از آدم هایی که قبلا تجربه داشته اند می پرسد اما این به منزله صعود نیست.بلکه صعود تنها یک راه دارد .آن تن دادن به سختی های راه و خطرات و تمام مشکلاتی هست که ممکن است در طول مسیر با آن مواجه شویم.صعود پاداش این سختی هاست .لذت صعود تنها بعد از پیمودن این مسیر محقق می شود نه با توصیف و دانستن تئوری ها.

تعداد کلاس های نویسندگی خوب از تعداد نویسنده های خوب بیشتر شده است،میدانید چرا؟چون گفتن از تئوری ها بسیار راحت تر از اجرایی کردن آن است.من می توانم از ویژگی های یک متن خوب برایتان حرف بزنم از عناصر داستان و تعاریف ساختاری و پایه ای اما نوشتن چیزی جدای از این ها است .شاید کمک کننده باشد اما همه چیز نیست .مثل اینکه آدمی همان دامنه کوه بایستد و با رهگذارن از لذت صعود و مسیر راه و … سخن بگوید اما خودش هیچ وقت آن را تجربه نکند .

تمام مدتی که در این کلاس ها حضور داشتم از کار زدم .از زندگی و کارهایش دور افتادم . در نهایت یک چیز خوب عایدم شد. آن این است به اندازه نویسنده های روی زمین ،تفاوت سبک ،تفاوت مسیر، تفاوت عقیده برای صعود به قله نوشتن داریم .و هیچ راه تقریبا یکسانی وجود ندارد برای بهترین بودن. اینکه ما در داستان نویسی باید یک سری چیزها را بیاموزیم کاملا درست است اما آن ها اینقدر نیست که آدم سال ها و سال ها برایش زمان صرف کند چرا اینکه خیلی از نویسندگان معروف تنها با کتاب خواندن آموختند وچه بسا آموختن از کتاب ها عمیق تر و ماندگار تر است .
در این کلاس ها بر من عیان شد که می نویسم تا به خودشناسی برسم می نویسم تا روحم را پرورش دهم و به جهان بینی برسم و برای من اینگونه است که مسیر نوشتن برای من راه درست خواندن و درست دیدن را گشود و این مهم ترین دستاوردی بود که من را به ادامه این کار علاقه مند کرد ،وگرنه صرف نوشتن هیچ امتیازی برای ما نخواهد داشت هزاران آدم می شناسم که خوب می نویسند و بی نهایت با سوادهستند اما معروف نیستند و بالعکس پس هیچ وقت گول ظواهر را نخورید .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *