کمی دیر تر ،سید مهدی شجاعی

کسانی که فکر می کنند منتظرند و کسانی که می خواهند منتظر باشند

کمی دیرتر

کمی دیرتر ، به موضوع انتظار در زمان غیبت حضرت مهدی  (عج) و جنبه های مختلف آن در قالب یک روایت شیرین و البته نقادانه می پردازد .

داستان از جشن نیمه شعبان آغاز می شود که راوی در جشنی حضور پیدا می کند که در شب نیمه شعبان در یک عمارت برگزار می شود. در این مراسم افراد زیادی شرکت کرده بودند در بین آن ها جوانی بود که کسی او را نمی شناسد ،فردی که با شعاری که بر خلاف بقیه سر می دهد توجه و البته نکوهش بقیه افراد را بر می انگیزد، جوان در میان فریاد های یک صدای “آقا بیا ،آقا بیا ” ؛”آقا نیا ، آقا نیا ” سر می دهد و این همان چیزی است که مجلس را از روال عادی خودش خارج می کند .

ادامه خواندن “کمی دیر تر ،سید مهدی شجاعی”

خوب نوشتن پیام تبریک به سبک و سیاق نویسنده ها

تبریک های الکی  لابه لای پیام های تبریک تولد  می شود آدم  های شبیه بهم را پیدا کرد،آدم هایی که آرزو کردنشان برای یک دختر ۵ ساله و یک مرد ۶۰ساله فرقی نمی کند  و تبریک گفتنشان  نیز برای همه یکسان است .اغلب آدم ها پیام های تبریک شان را اینگونه می نویسند :(البته به شرطی که قبلا آن را از جایی کپی نکرده باشند)”فلانی جان تولدت مبارک،امیدوارم ۱۲۰ساله بشوی و به همه آرزوهایت برسی”یک همچین چیزی !

ادامه خواندن “خوب نوشتن پیام تبریک به سبک و سیاق نویسنده ها”

خودت را بیشتر از هر کسی دوست داشته باش!

لیلا می گوید من بلدم بین علایق و وظایفم جوری مدیریت کنم که هیچ کدامشان مورد ظلم قرار نگیرند، دلیلش هم ،همان یک بار استخر رفتن و کوه رفتنی است که با وجود دختر کوچکم و تمام مشغله هایی که داشتم او را همراهی کردم .

ادامه خواندن “خودت را بیشتر از هر کسی دوست داشته باش!”