این عادت بد رو فراموش کن .عادت اینکه شب را بدون نوشتن بخوابی.خوب دختر جان .مجبوری خودت را اینقدر خسته کنی که آخر شب با تنی لهیده و رنجور سیستم را با هزاران فایل و برنامه باز هایبر کنی تا فردا ما بقی کار ها را از سر بگیری. نفس بکش .بنویس .انتشار بده.آره جان من .
این را تا اینجا نوشتم .بعد ذخیره کردم به عنوان پیش نویس. وجدان جان امشب بد خیالی دارد.
سیستم را هایبر کردم
چشم هایم را مالیدم.
کتاب خواندم.
بیگانه کامو را برای بار دوم .با اینکه مادام بوواری تو صف خواندن بود .اما حس کامو بیشتر و قوی تر بود .
و باز خزیدم پشت میز کار،و با هزاران کلنجار تصمیم گرفتم بار دیگر شروع کنم به نوشتن .
مگر می شود از هیچی همچی ساخت .یک ذهن خیال پرداز هم داشتیم که وسط کد های باینری به فنا رفت.
اما وجدان درد داشتم!!
دیروزمهلا گفت مبادا نوشتن را ول کنی !همین یک جمله کافی بود برای بیدار کردن وجدان نویسندگی ام .به اینکه قرار نبود هیچ چیز حتا کار دیوانه کننده کد نویسی بین من و نوشتن فاصله بیاندازد .
اما می بینی رابطه ها بعد مدتی سرد می شوند .
-دختر جان محض رضای خدا حداقل این ها را انتشار نده.
+بگذار ببینم یک دسته جدید اضافه می کنیم “لطفا ذهن تان را شب ها هایبر نیت نکنید”
-این دسته دیگر چیست؟
+خب یقینا می دانی هایبر نیت سیستم چیست؟چه مزایا و چه معایبی دارد .نمی دانی خب من می گویم تا بدانی! وقتی هزاران خیال نیمه باز توی ذهنت پروش می دهی و صبح با خیالات شب قبل بیدار می شوی این یعنی هایبر نیت .یادت باشد کار امروز را همین امروز تمام کن.سیستم را کلین کن.ذهنت را با خواندن چند صفحه کتاب از تمام فکر و خیالات خالی کن و بعد گودنایت.
حالا چرا دوباره برگشتم؟چرا خواستم بنویسم؟چون من با نوشتن ذهنم را کلین می کنم .
-دختر جان کلین چه اصطلاح خارجکی نا مناسب و جلفیست.ذهنم را پاکسازی می کنم هم قشنگ تر است هم ایرانی تر.
+خب هرچی وجدان جان بگوید.
شب بخیر
اولین شات دان نویسی سایت.قبل از خواب ذهن تان را هایبر نیت نکنید .فردا روز تازه ای است.با پروژه های جدید.اتفاقات جدید .و حس و حال جدید.