دوست دارم اسم اولین مجموعه داستانی که چاپ می کنم، “نقطه چین های متولد شده” باشد، همه ما تویه زندگی روزهای بیشماری را تجربه کرده ایم،روزهای سخت ، روزهای معمولی اما شاد و لذت بخش ،کلمه های بسیاری را صرف بیان خشم ها و عواطف و بیان روزمره گی هایمان کرده ایم و بسیارحرف هایی که هیچ وقت بر زبان نیاوردیم و در خودمان حل کردیم . ادامه خواندن “نقطه چین های متولد شده”
کمی دیر تر ،سید مهدی شجاعی
کسانی که فکر می کنند منتظرند و کسانی که می خواهند منتظر باشند
کمی دیرتر ، به موضوع انتظار در زمان غیبت حضرت مهدی (عج) و جنبه های مختلف آن در قالب یک روایت شیرین و البته نقادانه می پردازد .
داستان از جشن نیمه شعبان آغاز می شود که راوی در جشنی حضور پیدا می کند که در شب نیمه شعبان در یک عمارت برگزار می شود. در این مراسم افراد زیادی شرکت کرده بودند در بین آن ها جوانی بود که کسی او را نمی شناسد ،فردی که با شعاری که بر خلاف بقیه سر می دهد توجه و البته نکوهش بقیه افراد را بر می انگیزد، جوان در میان فریاد های یک صدای “آقا بیا ،آقا بیا ” ؛”آقا نیا ، آقا نیا ” سر می دهد و این همان چیزی است که مجلس را از روال عادی خودش خارج می کند .