منِ این روز ها، یک منِ شلوغ و سرشار از حس خوب آموختن است،هر روز می نویسم اما حتا فرصت ویرایش برای پست کردن پیدا نمی کنم .اخیرا درگیری هایم بیشتر در خصوص یادگیری و بهبود چیزهایی است که قبلا آموخته ام .
یادآوری چند حس خوب…
گاهی برای شکرگزاری باید چشم ها را بست وبه تمام حس های خوب فکر کرد؛خیلی وقت ها همین چیزهای کوچک ما را از مرز نا امیدی و افسردگی و کسالت نجات می دهد ،حسِ خوب حضورخدا درسخت ترین و تاریک ترین جاها ،حسِ خوبِ موسیقی بی کلام آن هم موقع دراز کشیدن روی تخت بعد از ناهار، ادامه خواندن “یادآوری چند حس خوب…”