منِ این روز ها، یک منِ شلوغ و سرشار از حس خوب آموختن است،هر روز می نویسم اما حتا فرصت ویرایش برای پست کردن پیدا نمی کنم .اخیرا درگیری هایم بیشتر در خصوص یادگیری و بهبود چیزهایی است که قبلا آموخته ام .
در سال هایی که بر من گذشت از زمان فارغ تحصیلی تا همین روزها ،من چیزهای متفاوت زیادی را تجربه کرده ام از روزهایی که مسیر دانشگاه شریف تا خانه را، با امید بهترین برنامه نویس شدن طی می کردم و کلاس های ۴ ساعته لایتک را تحمل می کردم ،تا روز هایی که بیشتر از ۸ ساعت پشت میزشرکت می نشستم و برای انجام سریع تر پروژه ها حرص می خوردم ، یا همین چند سال اخیر که تمام دغدغه ام شده بود نویسنده شدن و شرکت کردن در کارگاه های نویسندگی ،همه این سال ها برای رسیدن به اهدافم تلاش کردم و سعی کردم به آرزوهایم جامع عمل بپوشانم ، اما می دانید یک چیزی که عمیقا مهم است این است که تمرکز تنها بر یک چیز می تواند از ما بهترین بسازد .جری سانفیلد کمدین آمریکایی می گوید:
” برای اینکه کمدین بهتری بشی و بتونی بهتر جُک بگی باید ، هر روز جک تعریف کنی و در این کار مداومت داشته باشی ، باید یه تقویم بزرگ بگیری و هر روز جُک بگی و یک دایره قرمز بکشی و یه زنجیره بزرگ درست کنی و سعی کنی این کار هر روز تکرا کنی برای همیشه“
این یک الگو برای بهتر شدن در هر کاری است که فکرش را بکنید اینکه ما برای کدام یک از آرزوها و آموخته هایمان چنین زنجیره ای درست کنیم باعث میشه عملن در آن کار بهترین باشیم ،مداومت چیزیه که آدم را به هدف می رساند ،هرچند تمرکز صرف روی یک چیز اصلا نمی تواند برای من آنقدر جذاب باشد که مثلا برای برنامه نویس خوب شدن قید نوشتن های روزانه را بزنم و یا خواندن رمان های جدید را به تغویق بیاندازم یا عکسش نویسندگی آنقدر الویت باشد که دیگر به فیلد های جدید مثل یادگیری پایتون فکر نکنم .
خیلی مهم است که برای اینکه به اهداف مان برسیم و از آموخته هایمان بهره برداری کنیم در یک بازه کوتاه روی یک چیز بیشتر تمرکز کنیم ،این در واقع پیشنهاد من برای کسانی است که مثل من به شاخه های مختلف و کاملا بی ربط به هم علاقه مند هستند،به علایقتان هم فکر کنید ولو اینکه یک مادر تمام وقت و یا یک کارمند هستید ما باید برای بهتر شدن خودمان تلاش کنیم نه الزاما بهترین شدن در عالم .
این روزها بسیار نوشتم و کمتر انتشار دادم شاید همین سایت یک زنجیره باشد برای تداوم نویسندگی ،کسی چه می داند اگر جایی برای خواندن و نوشتن نبود من خودم را ملزم نمی کردم الان اینجا بنویسم ، این روزها تصمیمات جدیدی برای سایت دارم که باید تا عملی شدنش صبر کنید .
و این جمله یک یادآوری به موقع برای من بود:
“ما باید برای بهتر شدن خودمان تلاش کنیم نه الزاما بهترین شدن در عالم”
می دونید این انگیزه رو دوچندان می کنه ،ما تا بهتر شدن خودمون فقط یک روز فاصله داریم اما تا بهتر شدن در عالم شاید بی نهایت !
این یه چالشی برای منم شده، فکر میکنم برای برنامهنویس شدن نیازمنده ساخت طرز فکر کدنویس برای خودم هستم مثلا قبل خواب به کدهایی که زدم فکر کنم و صبح که بیدار شدم باگ دیشب رو حل کنم
و چیزهای دیگه مانع این کار میشه یعنی ذهنی که تمرکزش روی چندتا چیز باشه مسیر خاصی نداره در کوتاه مدت یا مثلا وقتی فکرت درگیر چند سوال فلسفی باشه نمیتونی تمرکزت رو روی حل باگ و استراکچر برنامه بذاری. هم از یاد گرفتن لذت میبرم و هم باید دوپامین ذهن پراکندهدوستم رو تامین کنم، اما هر روز با این فکر که این ره که میروم به ترکستان است تو ذهنم مرور میشه.
کاش یه sudo لینوکسی برای مغزمون داشتیم تا حل میکردیم اینارو :))